۵) سرکوسپوریوز
زیتون: Cercosporiose Of Olive
عامل بیماری :
Mycocentrospora cladosporioidesرده بندی
عامل : Deuteromycota , Deuteromycetes , Hyphales
علائم و شرح
بیماری:قارچ دارای اسکلروت هایی به رنگ قهوه ای
مایل به سبز، دایره ای یا تا حدودی سیلندری شکل است. کنیدی ها سبز زیتونی و کمی
خمیده هستند و 6-2 عدد دیواره عرضی دارند. این قارچ باعث بوجود آمدن لکه برگی های
خفیفی در زیتون می شود. علائم به شکل لکه های خاکستری تا سربی رنگی است که در سطح
زیرین برگ وجود دارند و بعدا کاملا سیاه رنگ می شوند. سطح بالایی برگها کلروزه یا
زرد شده، برگهای مسن تر شاخه های خارجی تاج درخت، به ویژه در طول بهار و تابستان،
می ریزند.
بیولوژی:
اسکلروت ها عمل بقای قارچ هستند و میسلیوم
های جدید از آنها بوجود آمده، در سطح زیرین برگ رشد می کنند. البته گاهی قارچ روی
میوه ها تولید کنیدی و کنیدیو فر می کند.
اپیدمیولوژی :
اطلاعات کمی درباره نحوه پخش این بیماری در دسترس است. باران نقش مهمی در
انتقال کنیدی ها از برگهای آلوده به برگهای سالم دارد. در ضمن باد هم می تواند
کنیدی ها را از برگهای افتاده در کف باغ به سایر برگها منتقل کند. آلودگی های اولیه
در پاییز، بعد از اولین بارندگی، از اسکلروت ها بوجود می آیند.
۶)آنتراکنوز زیتون : Olive
Anthracnoseعامل بیماری : Glomerella cingulata که
آنامورف آن قارچ Colletotrichum gloeosporioides می باشد.اخیرآ قارچ دیگری
به نام C.acutatum در میوه های پوسیده پیدا شده است.
رده بندی
عامل بیماری :
قارچ Glomerella در ویرایش چهارم کتاب قارچ شناسی
الکسوپولوس همراه با جنس های Polystigma و Phyllachora در راسته Phyllachorales از
آسکومیست ها قرار می گیرد و خانواده ای برای آن تعیین نشده است ولی در سایر رده
بندی ها این قارچ در خانواده Phyllachoraceae از راسته Polystigmatales از آسکومیست
ها قرار داده شده است.
شرح بیماری :این
بیماری برای اولین بار از پرتغال گزارش شد.در سطح میوه میتوان با چشم غیر مسلح جوش
هایی را دید که توده های اسپور روی آنها درون آسروول قرار گرفته است.
فرورفتگی
های کوچکی در سطح میوه ها بوجود می آید که با آسروول ها پوشیده می شوند. این فرو
رفتگی ها ابتدا به رنگ آجری مایل به کرم هستند که در نهایت به رنگ قهوه ای در می
آیند. اندازه این فرورفتگی ها به تدریج در میوه افزایش پیدا می کند و سرانجام
تقریبا تمام سطح میوه را می گیرد و باعث چروکیدگی و پژمردگی آن می شود.در شرایط
مرطوب توده های مخاطی نارنجی رنگی از اسپورها در سطح میوه بوجود می آید. برگهای
نزدیک میوه ازبین می روند ولی برگهای انتهای شاخه به صورت دسته ای در می آیند (
یعنی برگها از یک نقطه یا از نقاط نزدیک به هم روییده اند ) . روی این برگها نقاط
قهوه ای رنگی ( که در ابتدا زرد رنگند ) دیده می شود که با یک هاله تیره احاطه شده
است. این برگها در طول پیچ می خورند و به شکل ناودان ( جوی ) درمی
آیند.
بیولوژی :آلودگی های اولیه در اثر
اسپورهای تولید شده در آسروول های روی میوه ، برگها و یا شاخه های جوان بوجود می
آید. علائم پوسیدگی هایی که در مراحل اولیه تشکیل میوه بوجود می آیند، ممکن است در
زمان رسیدگی میوه ها ظاهر شود. این قارچ می تواند میوه را در تمام مراحل رشد آلوده
کند. آسیب های ایجاد شده در اثر ضربه، برداشت نامناسب، استرس های مختلف، سوختگی های
ناشی از آفتاب و سمپاشی، رسیدگی بیش از حد یا انبار شدن طولانی مدت، آلودگی را راحت
تر می سازند. دوره بحرانی حمله بیماری زمانی است که رنگ میوه ها در حال تغییر است و
شرایط محیطی مناسب وجود دارد . شیوع بیماری ممکن است با افزایش حمله مگس زیتون
Dacus oleae با نام انگلیسی Olive Fly تشدید
شود.
اپیدمیولوژی :بهترین شرایط برای
توسعه قارچ دمای 25 درجه سانتیگراد و حداقل رطوبت نسبی مورد نیاز آن 92 درصد است.
جوش هایی که در سطح نواحی آلوده بوجود می آیند، از کنیدی هایی تشکیل شده اند که در
یک ماده ژله مانند گرانوله ( دانه دانه ) قرار دارد. این جوش ها در آب باران حل می
شوند و در طول درخت پخش می گردند و یا باد و باران ، هر دو ، کنیدی ها را از درختی
به درخت دیگر انتقال می دهند.
مبارزه :
مبارزه بیشتر به روش
شیمیایی صورت می گیرد ، با استفاده از سموم مسی یا قارچکش های آلی . سمپاشی را باید
قبل از آغاز بارندگی های پاییزه انجام داد.
آنتراکنوز زیتون و لکه طاووسی را می
توان با سموم زیر کنترل کرد:
ـ هیدروکسید مس ( مثل Kocide 500 WP که خاصیت
قارچکشی دارد ) و اکسی کلرید مس ( مانند Cuprox 500 WP که خاصیت قارچکشی و باکتری
کشی دارد ) .
در ضمن باید از کلتیوارهایی استفاده کرد که حساسیت کمتری دارند و
میوه هاشان دیرتر می رسد. هرس مناسب سالیانه باعث کاهش اینوکولوم و بهبود گردش هوا
در درخت می گردد.
۷) سایر بیماری های
قارچی :ـ شانکر Diplodia : در
برخی مناطق گزارش شده است که البته خسارت آن کم است و باعث آسیب مستقیم به درخت نمی
شود ولی میتواند باعث تشدید خسارت های ناشی از غدد باکتریایی شود. در حال حاضر
مبارزه ای علیه آن صورت نمی گیرد.
ـ پوسیدگی ریشه :علاوه بر قارچ
هایی که قبلا به عنوان عامل پوسیدگی ریشه ذکر کردیم، قارچ های دیگری مثل
Rhizoctonia ، Pythium و Rosellinia necatrix هم می توانند به ریشه زیتون حمله
کنند.
ـ زوال شاخه ها ( Shoot Dieback ) :
Tip
Dieback و مرگ شاخه ها به طورغیر مستقیم، می تواند ناشی از پوسیدگی ریشه باشد . با
این وجود، این علائم در درختانی که هیچ مشکل واضحی در سیستم ریشه ای ندارند هم دیده
شده است. در شاخه های جوان، قارچ Botrytis به عنوان عامل مرگ نوک شاخه ها شناخته
شده است ولی در درختان مسن هیچ ارگانیزمی در این رابطه کشف نشده است.
ـ قارچ
های عامل پوسیدگی میوه :Alternaria ,
Cladosporium و Ulocladium نیز به عنوان عوامل پوسیدگی میوه از بسیاری از کلتیوارها
گزارش شده اند. این قارچ ها می توانند هم به عنوان عوامل اولیه و هم به عنوان عوامل
ثانویه پوسیدگی به میوه ها حمله کنند. برخی از پوسیدگی های ایجاد شده مثل پوسیدگی
نوک میوه که در کلتیوار Sevillano دیده می شود، می تواند در اثر استرس های رطوبتی،
مصرف زیاده از حد کودهای ازته و یا متعادل نبودن میزان بر و کلسیم خاک باشد.
در
اسپانیا هم عارضه ای که " خشکیدگی نوک میوه Apical Fruit Desiccation" یا " پوسیدگی
راسی Apical Rot " نامیده می شود، در اثر تغییرات ناگهانی در دما و رطوبت که باعث
دی هیدراتاسیون موضعی در میوه زیتون، به ویژه در نوک آن، می شود، بوجود می
آید.
قارچ های دیگری نیز مثل Capnodium ( عامل ایجاد فوماژین در میوه ها ) ،
Phoma و Macrophoma از درختان زیتون گزارش شده اند.
۸)
بیماری هایی با عوامل ناشناخته :
ـ لکه های سفید
روی برگها : White Spots On
Leavesدر بسیاری از واریته ها دیده می شود ( Hardy Mammoth , Manzanillo ,
Jumbo , Paragon ) .
لایه اپیدرمی از بقیه سلول ها فاصله می گیرد و این امر باعث
سفید شدن رنگ سطح برگ می شود. این عارضه فقط در درختان جوان دیده شده است.
ـ
لکه دار شدن و رگه رگه شدن: Spotting And Flecking
لکه هایی که ناشی
از مرگ و فرو رفتن بافتها هستند در دو طرف برگ دیده می شوند. این عارضه بیشتر در
گیاهان جوان واریته Barnea ، به ویژه در برگهای مسن، دیده شده است. این عارضه
احتمالآ در اثر استرس بوجود می آید.
ـ پیچ خوردگی
برگ : Leaf Distortionبرگها زبر شده و تقریبآ
به شکل داس در می آیند. این برگها معمولآروی شاخه های جوان دیده می شوند و در کل
برگهای شاخه این عارضه دیده می شود. اگر این شاخه ها را قطع کنیم، بخشهای پائینی
رشد طبیعی خود را از سر می گیرند. این عارضه اولین بار در واریته های Frantoio ,
Picual و Barnea که یک تا دو ساله بودند دیده شد. تصور می شد که این عارضه در اثر
کنه جوانه زیتون ( Olive Bud Mite ) بوجود می آید ولی هیچ کنه ای در گیاهان آلوده
دیده نشد. سپس احتمال ویروسی بودن این بیماری مطرح شد ولی تا کنون ویروسی روی درخت
کشف نشده است. به غیر از استرالیا، عوارض مشابهی هم از کالیفرنیا، ایتالیا، پرتغال
و شیلی گزارش شده است که عارضه داسی شدن برگ ( Sickle Leaf Disorder ) نامیده می
شود. این عارضه توسط ارگانیزمی که از طریق پیوند قابل انتقال است، بوجود می آید و
احتمالآ یک ارگانیزم ویروس مانند می باشد که میوه ها را آلوده نمی کند. در ضمن برخی
این عارضه را ناشی از کمبود بر و تغذیه حشرات می دانند.
ـ مرگ ساقه
ها : Stem Death در بسیاری از واریته ها دیده
می شود . معمولآ در نهالهای زیر دو سال، چندین سانتیمتر از بافتهای ساقه اصلی،
تقریبآ به فاصله ۱۲-۸ سانت از سطح زمین، از بین می روند.بدین ترتیب بافتهای بالای
منطقه آلوده می میرند ولی بخشهای زیرین به رشد خود ادامه می دهند. اگر ساقه اصلی را
درست از زیر منطقه مرده قطع کنیم، گیاه از پایه تولید ساقه های دیگری خواهد کرد و
به رشد خود ادامه خواهد داد. Botryosphaeria تنها قارچی است که تا به حال از منطقه
مرده گزارش شده است ولی این قارچ به احتمال زیاد یک عامل پوسیدگی ثانویه است.در ضمن
باکتری های مختلفی از این ناحیه جدا شده اند ولی هیچ کدام عامل بیماری نبودند و به
عنوان عواملی که بعدآ بافتهای مرده را آلوده کرده اند، شناخته شدند. قارچ های
رایزوکتونیا، فیتوفترا و پیتیوم نیز از ریشه یرخی از درختان آلوده جدا سازی شدند
ولی غیرمتحمل است که پاتوژن های ریشه بتوانند، در فاصله ای بالاتر از سطح خاک، به
ساقه آسیب برسانند. سرمازدگی هم به عنوان یک عامل در نظر گرفته شده است ولی برخی از
نمونه ها در منطقه ای نبودند که در معرض سرمازدگی قرار گرفته باشند.
ـ عفونت
های پیوندی : Graft Infectionچندین قارچ و
باکتری از پیوندهای آلوده جداسازی شده اند که باعث ازبین رفتن پیوندک و مرگ بافتهای
بالایی محل پیوند شده اند. ولی هیچ کدام به عنوان عامل اصلی بیماری شناخته نشده
اند. اکثر آنها به آسانی قادر به نفوذ در زخمهای ایجاد شده از پیوند زدن هستند. با
رطوبتی که در اثر پیچیدن محل پیوند بوجود می آید، آلودگی در شرایط ایده آلی پیشرفت
می کند. بنابراین در هنگام پیوند و تکثیر باید بهداشت را کاملآ رعایت کرد تامانع از
آلودگی پیوند به این ارگانیزم های فرصت طلب شویم
شرح بیماری
:به عنوان یک قارچ خاکزاد، ورتیسیلیوم ابتدا به سیستم ریشه های زیتون،
زمانی که دمای هوا پایین است، حمله میکند. ( قارچ در دمای بالاتر از 30 درجه رشد
نمی کند ). بعد از نفوذ به ریشه ها، قارچ رشد کرده، ازمیان آوندها شروع به حرکت می
نماید و سرانجام به شاخه ها و سرشاخه ها می رسد. دوره آلودگی از اواخر زمستان شروع
شده و تا بهار طول می کشد. با شروع اولین گرمای تابستانه، قارچ غیرفعال می شود ولی
متاسفانه تا آن زمان خسارت وارد شده است و درختان علائم بیماری را نشان می دهند.
حضور قارچ در بافتهای آوندی باعث کاهش و قطع شدن جریان آب از ریشه به برگ می گردد.
علائم پژمردگی ورتیسیلیومی را می توان مستقیما به توکسین هایی که توسط قارچ تولید
می شوند و مانع انتقال آب از ریشه به ساقه می شوند، نسبت داد.
قارچ از فصلی به
فصل دیگر درون خاک و احتمالا ریشه های آلوده باقی می ماند. هر دو قارچ عامل بیماری
تولید کنیدی هایی می کنند که عمر کوتاهی دارند. قارچ V. dahliae تولید
میکرواسکلروت هم میکند ولی V. albo-atrum میسلیومی با دیواره ضخیم و
سیاهرنگ، شبیه به میکرواسکلروت تولید میکند که البته میکرواسکلروت نیست. مناسب ترین
دما برای رشد گونه اول 28- 25 درجه و برای گونه دوم 25- 20 درجه است. قارچ V.
dahliae در خاک به صورت میکرواسکلروت تا 15 سال هم باقی میماند. هر دوی آنها می
توانند به صورت میسلیوم در میزبان های پایا، اندام های تکثیری یا در بقایای گیاهان
زمستان گذرانی کنند.
علائم:
شروع ظهور علائم، در بهار، نزدیک زمان
گلدهی است. برگهای تازه به سمت داخل پیچ میخورند و رنگ سبز تیره و جلوه براق خود را
از دست می دهند. رنگ آنها خاکستری کدر و قهوه ای می شود. ریزش برگ و میوه های که
بعد از ین صورت می گیرد، بستگی به شدت آلودگی، شدت وزش باد و استرس گرمایی موجود
دارد. دستجات گل روی شاخه های آلوده از بین می روند و چسبیده به درخت باقی می
مانند. رنگ پوست ممکن است تقریبا آبی رنگ شود. شاخه های تکی و مجزا، بخشهای بزرگی
از درخت یا کل تاج درخت ممکن است در طول یک فصل زراعی ازبین برود. با این حال مرگ
کل درخت به ندرت دیده شده است.
سیستم آوندی گیاهانی که آلوده به وریسیلیوم
هستند، علامت مشخصی به صورت تغییر رنگ آوندها نشان می دهند. آوندهای آبکش در طول
ساقه و ریشه به زنگ قهوه ای یا سبز در می آیند. ولی این علامت در درختان زیتون کمتر
دیده شده است. برای مشاهده این علامت شاخه ای از درخت را ببرید و پوست آن را بکنید
تا بتوانید تغییر رنگ آوندها را مشاهده کنید. ولی برای اینکه از وجود ورتیسیلیوم
مطمئن شوید باید نمونه ها را در آزمایشگاه کشت دهید.
با سرد شدن دوباره هوا،
قارچ بار دیگر فعال می شود و رشد وتکثیر را از سر می گیرد. شاخه ها هر سال، در طول
دوره های سرد، بارها مورد حمله قرار می گیرند.
کنترل:
هیچ راه مبارزه
ای برای درختان آلوده شده وجود ندارد. هرس سرشاخه های آلوده توصیه می شود ولی نمی
توان با این روش باعث عقب نشینی قارچ از درون شاخه ها شد. محل اصلی قارچ درون ریشه
ها است و از آنجا به سمت شاخه ها پیش روی می کند. استفاده از قارچکش ها هم موثر
نیست. حتی ترکیبات سیستمیک هم اثر کمی در توقف قارچ ورتیسیلیوم دارند.
پیشگیری
بهترین روش مبارزه است ولی همیشه امکان پذیر نیست ببسیاری از گیاهانی که به عنوان
خوراک دام به کار می روند،سبزیجات و گیاهان زینتی به ورتیسیلیوم حساسند. خاکها به
آسانی قبل از کشت به ورتیسیلیوم آلوده می شوند. عامل بیماری می تواند تا چندین سال
درون خاک زنده بماند و به محض کشت گیاه حساس، در صورت مناسب بودن شرایط آن را آلوده
کند. بنا براین بهتر است تا جایی که ممکن است از کشت در زمین های آلوده، به ویژه
زمین هایی که سبزیجات به مدت طولانی در آنها کشت می شده اند خودداری
کنیم.
ضدعفونی خاک با حرارت دادن خاکهای مرطوب به مدت نیم ساعت تا 71 درجه
سانتیگراد باعث حذف ورتیسیلیوم از خاک گلخانه ها شده است ولی این روش در باغها عملی
نیست .
آفتاب دهی (Soil Solarization) روشی موثر برای کاهش شیوع پژمردگی
ورتیسیلیومی در بسیاری از باغها و زیتون های کشت شده در فضای سبز می باشد. قبل از
کشت در محلی که به وجود بیماری در آن شک دارید، آن را آبیاری کنید و عمیقا شخم
بزنید . بعد از آن خاک را با یک پلاستیک شفاف به قطر 4 تا 6 میلیمتر به مدت 8- 6
هفته و یا اگر امکان دارد، بیش از این مدت، بپوشانید. لبه های پلاستیک را با خاک
محکم کنید و روی چند نقطه از پلاستیک خاک بریزید تا مانع از حرکت پلاستیک موقع وزش
باد شود. محلی که برای آفتاب دهی انتخاب می کنید باید کاملا در معرض نور خورشید
باشد تا اشعه های خورشید بتواند 30 ساتنیمتر اول خاک را گرم و ضدعفونی
کند.
آفتاب دهی با موفقیت نسبی در باغهای زیتون مورد استفاده قرار گرفته است.
قبل از استقرار پلاستیک ها علفهای هرز پای درختان را ازبین ببرید، شاخه های آلوده
را قطع کنید و خاک را آبیاری کنید. پلاستیک ها باید با فاصله چندین سانتیمتر از
محدوده سایه انداز درخت روی خاک قرار داده شوند. اگرچه دمای خاک در طول دوره های
آفتابی کنترل بسیار بالا می رود، ولی درختان هیچ علائمی مبنی بر ناسازگاری نشان
ندادند. طی آزمایشات انجام شده مقدار ورتیسیلیوم خاک با این روش کاهش پیدا کرد و
جمعیت میکروارگانیسم های مفید خاک به طور معنی داری افزایش یافت. درخت بعد از آن به
خوبی رشد کرد و دوباره کمتر به ورتیسیلیوم آلوده شد. ولی متاسفانه آلودگی های قبلی
درخت هنوز وجود داشتند.
تدخین خاک (Soil Fumigation) روش دیگری است که می توان
انجام داد و البته اگرچه می توان با روش های تدخینی زمین را قبل از کشت ضدعفونی کرد
ولی بهتر است از کشت در زمین آلوده خودداری کنیم زیرا تدخین روشی پرهزینه است و به
ندرت باعث کنترل 100% می شود و مصرف برخی از مواد تدخینی موثر مثل متیل بروماید، به
خاطر آسیب هایی که محیط زیست می زنند به تدریج منسوخ شده. انتخاب دقیق زمین و
استفاده از نهال های سالم می تواند جلوی بسیاری از روش های پر هزینه را
بگیرد.
مخلوط کلروپیکرین/ متیل بروماید و سم متام سدیم بیشترین سموم استفاده شده
علیه ورتیسیلیوم برای تدخین خاک هستند.
نحوه استفاده از متیل بروماید در بخش
کنترل قارچ Armillaria آمده است.
راه دیگر مبارزه استفاده از ارقام مقاوم است.
واریته Ascalano اگرچه یک واریته مقاوم نیست ولی متحمل محسوب می شود.
بسیاری از
گیاهان زراعی نظیر پنبه ( که یک میزبان مطلوب است و اینوکولوم قارچ در مزارع پنبه
به سرعت افزایش می یابد ) ، خانواده کدوئیان، فلفل، پسته، هسته داران، گوجه فرنگی و
گیاهان زینتی مثل پیچ امین الدوله، یاس بنفش، ماگنولیا، درخت پر، درخت لاله و
درختانی مثل افرا، نارون، اقاقیا، زبان گنجشک، درخت عرعر، سنجد و انجیر به
ورتیسیلیوم حساسند.
از گیاهان مقاوم می توان بسیاری از بازدانگان مثل سرو،
ژنکیو، نراد، سروکوهی، نوئل، سرخدار، تمام تک لپه ای ها مثل خرما، برخی از دولپه ای
ها ( سیب، گلابی، به، زالزالک، شاه بلوط، بلوط، مرکبات، توت، گردو، چنار، تبریزی،
نمدار، بید ) را نام برد.
اقدامات زراعی مثل استفاده از کودها، مدیریت صحیح
آبیاری و کنترل علفهای هرزکم و بیش در کنترل پژمردگی ورتیسیلیومی موفق بوده اند.
هدف اکثر آنها افزایش قدرت گیاه برای جلوگیری از بروز علائم بیماری است. البته
هیچکدام از آنها باعث معالجه بیماری و حذف آن از درخت نمی شوند.
2)
پوسیدگی آرمیلاریایی ریشه زیتون : Armillaria Root Rot
عامل بیماری :
Armillaria mellea
رده بندی عامل بیماری: Basidiomycota , Basidiomycets
, Agaricales , Tricholomataceae
علائم :
این قارچ که به قارچ عسلی
(Honey fungus) هم معروف است به ریشه ها حمله می کند. ریشه هایی که توسط آرمیلاریا
آلوده شده اند، دارای صفحات بادبزنی شکل به رنگ سفید مایل به زرد بین پوست و چوب
خود هستند. گاهی اوقات ریزومرف هایی به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه در سطح ریشه ها
قابل مشاهده اند.( ریزومرف ها شامل مجموعه ای از ریسه ها هستند. یک تا سه میلیمتر
قطر دارند و به عنوان عامل بقای قارچ ازفصلی به فصل دیگر و در شرایط نامناسب مثل
خشکی و آتش عمل می کنند. در ضمن می توانند در ریشه های گیاهان میزبان نفوذ کرده و
آنها را آلوده کنند. ) قارچ آرمیلاریا گاهی به زیتون حمله می کند و در برخی اوقات
باعث مرگ درخت می شود.
علائم هوایی مشابه علائم ایجاد شده در اثر سایر بیماری
های ریشه است مثل کاهش رشد، کوچکی و زرد شدن برگها، خشکیدگی شاخه ها و ضعف عمومی
درخت.
در بعضی از گیاهان، کلاهک های قارچ در پایه درختان آلوده به آرمیلاریا، در
طول پاییزهایی که هوا سرد و بارانی است، دیده می شوند. ولی چنین موردی به ندرت در
درختان زیتون مشاهده شده است.
شرح بیماری :
قارچ به صورت میسلیوم یا
ریزومرف در درختان آلوده یا در ریشه های در حال فساد زندگی می کند. روش اصلی انتقال
آن از درختی به درخت دیگر به وسیله ریزومرف ها یا تماس مستقیم ریشه ها است.
اسپورهایی که از کلاهک های قارچ بوجود می آیند، عمدتا ابتدا بر کنده های مرده یا
مواد چوبی رشد می کنند و سپس با تولید ریزومرف به ریشه های زنده ( به طور مستقیم یا
از راه زخم ) حمله می کنند.
مبارزه:
- جمع آوری کنده ها و ریشه های
درختان قطع شده تا قارچ آنها را آلوده نکند و اینوکولوم افزایش نیابد.
- عدم کشت
در زمین های آلوده
- گاهی اوقات خندقی دور تا دور درختان آلوده حفر می کنند تا
مانع از رشد ریزومرف ها به طرف درختان سالم شود.
ـ تدخین خاک با استفاده از مواد
شیمیایی:
برای تدخین از متیل بروماید استفاده می کنیم. خاک باید رطوبت کمی داشته
باشد و درجه حرارت متوسط آن بیش از ۱۰ درجه باشد. میزان مصرف متیل بروماید بستگی به
نوع خاک دارد و بین ۴۰۰ـ۲۰۰ کیلو در هکتار متغیر است. در خاکهای رسی بیشتر و در
خاکهای شنی کمتر مصرف میشود. اگر بخواهیم فقط محل درخت آلوده را ضدعفونی کنیم، ۲۵۰
گرم سم برای هر محل درخت به قطر سه متر، کافی خواهد بود.
قبل از مبارزه شیمیایی،
تمام درختان و کنده های آلوده و در صورت امکان تمام ریشه هایی که بیش از 2.5
سانتیمتر قطر دارند را خارج کنید. درختان به ظاهر سالمی که در نزدیکی درختان آلوده
قرار دارند نیزاغلب بیمارند. این درختان را نیز از بین ببرید و محدوده آلوده را با
استفاده از سموم تدخینی ضدعفونی کنید. درختان، کنده ها و ریشه های خارج شده را باید
سوزاند و یا در جایی نگه داشت که آبهای جاری شده از بارندگی، از آنجا به زمین های
زراعی جاری نمی شوند.
برای خشک نگه داشتن خاک در طول تابستان از گیاهان پوششی
مثل سودان گراس یا آفتابگردان استفاده کنید.هرچه خاک خشک تر باشد، سم ( متیل
بروماید ) بیشتر درون آن نفوذ خواهد کرد. بعد از خشک شدن زمین آن را شخم عمیق
بزنید. اگر خاک خیلی نرم و پودری است، بعد از اولین بارندگی شخم زدن و تدخین را
انجام دهید. شخم زمین های رسی باعث بوجود آمدن کلوخ هایی در سطح آن می شود. افزایش
دوز سم باعث افزایش نفوذ آن در خاک می شود ولی این مساله در خاکهای مرطوب چندان
صحیح نیست، به ویژه در خاکهایی که رس زیادی دارند. متیل بروماید را تا عمق ۷۵ـ ۴۵
سانتیمتری به وسیله چیزل در خاک تزریق کنید و خاک را با پوشش ضدگاز بپوشانید. پوشش
روی زمین را حداقل تا دو هفته برندارید و خاک را تا یک ماه قبل از کشت هوا دهید.
زمان تدخین خاک می تواند از اواخر تابستان تا اویل پاییز باشد.
نکته
:
به ندرت می توان قارچ را ریشه کن کرد، مگر در نواحی محدود. اگر خاک خیس
است و تا اعماقی که ریشه ها رشد می کنند، دارای لایه های رسی است، تدخین کردن زیاد
موفق نیست. بهترین ریشه کنی در خاکهایی کم عمق با عمق کمتر از 1.5 متر صورت می
گیرد.
3 ) پوسیدگی های فیتوفترایی ریشه و طوقه زیتون : Phytophthora
Root And Crown Rot
عامل بیماری :
گونه های مختلفی از
فیتوفترا به زیتون حمله می کنند که از نقاط مختلف گزارش شده اند. در استرالیا Ph
. cinnamomi در کالیفرنیا Ph . citricola و Ph .dreschleri به
عنوان عوامل اصلی پوسیدگی ریشه و طوقه زیتون شناخته شده اند. در ایتالیا هم گونه
Ph .palmivora به عنوان عامل مرگ درختان جوان شناسایی شده است.
رده
بندی عامل بیماری :
شرح بیماری :در بیشتر نقاط این بیماری،
بیماری خیلی مهمی محسوب نمی شود و همانند سایر بیماری های ناشی از فیتوفترا تحت
شرایط خنک و خیسی خاک و بالا بودن رطوبت نسبی بوجود می آید. بنابراین در بخش های
پست باغ و کلا در مناطقی که زهکشی خوبی ندارند، رخ میدهد. در بیشتر موارد فیتوفترا
اول در سطح خاک یا نزدیک به آن به گیاه حمله می کند و باعث آبسوختگی پوست می شود که
بعدا به صورت نواحی سیاه در می آید. اگر این ناحیه دور تا دور تنه درخت را بگیرد
باعث مرگ درخت می گردد. در مراحل اول بیماری پوست ساقه محکم و دست نخورده است در
حالی که بعدا پوست لعابی شده و ممکن است دارای تراوشات صمغی و آبکی باشد.
فیتوفترا به ریشه ها هم حمله می کند و باعث پوسیدگی و قهوه ای رنگ شدن ریشه های
اصلی یا فرعی می شود.
علائم هوایی به صورت کاهش شدید برگها، کم پشت شدن شاخ و
برگ، خشکیدگی سرشاخه ها و عدم رشد انتهایی و بالاخره مرگ اندام های هوایی بالای
ناحیه آلوده می باشد. درختان آلوده ممکن است به تدریج ضعیف شوند و طی چندین سال
ازبین بروند و یا در همان فصل زراعی که علائم هوایی ظاهر می شوند، بمیرند.
فیتوفترا در بافتهای آلوده به صورت میسلیوم، اووسپور یا کلامیدوسپور زمستان
گذرانی میکند. گونه های فیتوفترا می توانند تا چند سال در خاک زنده بمانند و بیماری
های ناشی از آنها در شرایط مرطوب تشدید می شود.
کنترل:
ـ رعایت بهداشت
زراعی : ضدعفونی وسایل مورد استفاده ( عامل بیماری حتی به وسیله کفش ها هم می تواند
در باغ پخش شود )
ـ آگاهی از سابقه کشت زمین و بیماری های آن چون فیتوفترا داری
دامنه میزبانی وسیعی است و عدم کشت در زمین های آلوده.
ـ اصلی ترین راه کنترل
فیتوفترا مدیریت صحیح آبیاری باغ است. باید از کشت در خاکهایی که در معرض غرقاب شدن
هستند خودداری کرد و نازل های سیستم آبیاری را دور از تنه درختان نگه داشت. بهبود
وضع زهکشی زمین اثرات مطلوبی خواهد داشت. ( کشت در خاکهای سبک با زهکشی سریع )
ـ
هیچ نوع کنترل شیمیایی برای فیتوفترا در زیتون انجام نمی شود ( البته در برخی موارد
در نهالستان ها از متالاکسیل استفاده می کنند ولی در باغهای زیتون خیر
).